اولین یلدای سه نفری
سلام نفس مامان چه سخاوتمند است پاییز که شکوه بلندترین شبش را عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد زمستانتان سفید و سلامت .. عزیزان دل من چند شب پیش یلدا بود و من به خاطر حضور تو عزیز دلم از صبح تدارک یه جشن کوچولوی سه نفره رو دادم. تو هم خداروشکر سرحال بودی تونستیم چندتا عکس خوشکل بندازیم. بعد من فال گرفتم و حضرت حافظ خیلی زیبا جوابمو داد. این غزل هم تقدیم به تو کوچولوی دوست داشتنی بعدشم ساعت 10 مثل هرشب خواب رفتی و چون باب مهرداد میخواست 90 نگاه کنه منم توی بلندترین شب سال کنارش بیدار موندم و تونستیم کلی باهم حرف بزنیم و از این چیزایی که رو میز بود بخوریم. مرسی ع...
نویسنده :
فرزانه
14:02