دومین بهار عمرت خجسته باد بهار من
دختر مهربونم سلام از اینکه چند وقتی هست که نتونستم بیام و پست بزارم شرمنده. ماشاله شما روز به روز که بزرگتر میشی شیطون تر میشی و فول تایم زمان بیداریت باید در خدمتت باشیم. صبج تا ظهر هم که مدرسه هستم و خلاصه کلی گرفتار. زمستون 95 خداروشکر بسلامتی طی شد و با اینکه هر روز صبح زود باید از خونه میبردمت بیرون و ظهر هم میومدم دنبالت ولی خداروشکر اصلا مریض نشدی . خونه مامان جون اینا خیلی بهت خوش میگذره کلی برا خودت امپراطوری راه انداختی . وضعیت خورد و خوراکت خوبه ولی نمیدونم چرا همینجوری ریزه میزه هستی و بزرگ نمیشی البته بابا مهرداد نظرش همچنان اینه که دختر باید ظریف باشه اولین برف زمستونی که بارید با ماما...
نویسنده :
فرزانه
10:45