یکتایکتا، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

عشق یکتای ما

اولین یلدای سه نفری

1394/10/2 14:02
نویسنده : فرزانه
3,061 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان 

چه سخاوتمند است پاییز
که شکوه بلندترین شبش را
عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد
زمستانتان سفید و سلامت ..
عزیزان دل من

چند شب پیش یلدا بود و من به خاطر حضور تو عزیز دلم از صبح تدارک یه جشن کوچولوی سه نفره رو دادم. 

تو هم خداروشکر سرحال بودی تونستیم چندتا عکس خوشکل بندازیم. 

بعد من فال گرفتم و حضرت حافظ خیلی زیبا جوابمو داد. این غزل هم تقدیم به تو کوچولوی دوست داشتنی

غزل شماره 254

 

 

بعدشم ساعت 10 مثل هرشب خواب رفتی و چون باب مهرداد میخواست 90 نگاه کنه منم توی بلندترین شب سال کنارش بیدار موندم و تونستیم کلی باهم حرف بزنیم و از این چیزایی که رو میز بود بخوریم. مرسی عزیز مامان. 

قربون هندونه ی شیرین و خوشمزه امسالمون برم من 

ماه پنجم زندگیت هم گذشت . مبارکت باشه عزیز دلم. از بعد از واکسن چهار ماهگی دیگه درست شیر نمیخوری. اکثر وقتا توی خواب باید بهت شیر بدم پستونکتو میخوری روی تشکت میخوابی وقتی خوابت عمیق ششد بهت شیر میدم. یک هفته ای بعد از واکسن شیراز موندم ولی خوب چون تو یکم نا اروم بودی و درست شیر نمیخوردی منم تنها بودم بابا مارو برد داراب. البته مراسم چهلم مادر و سالگرد اقای عندلیبی هم همون موقع برگزارشد. خدارو شکر ماه صفر بخیر گذشت وماه ربیع شروع شد. پارسال شب اول ماه ربیع بود که خونه بابایی مهمونی گرفتیم و خاله نیلو خبر برداری منو به همه اعلام کرد. 

یادش بخیر پارسال

مراسم سالگرد اقای عندلیبی خونه عمه فاطمه . یکتا تو بغل عموخسرو

اینم یکتاخانم توی باغ عمه اینا 

یکتا و یسنی جون

 

وقتی از داراب برگشتیم کسری و یاسی جون اومدن پیشت

هفته بعدشم مامان و بابایی رفتن مشهد و ماهم با خاله نیلو رفتیم هایپر تا خاله جون خرید کنه

عزیزم روز به روز داری شیرینتر و بامزه تر میشی. حالا دیگه مفهوم بازی کردن و خوب درک میکنی و مدام دوست داری باهات بازی کنم . چند روز پیش که برده بودمت پیش خانم دکتر پیشوا تا بگم که درست شیر نمیخوری خانم دکتر گفتن که خدارو شکر مشکلی نداره فقط خیلی شیطون هست و بازیگوش. برا همینم بهم گفت که وقت شیر دادنت برم یه جای ساکت تا حواس خانم خوشکلم پرت نشه. راستی برات سرلاک هم شروع کرد و گفت تا وقتی شش مات تموم بشه و غذا شروع کنی بهت سرلاک بدم. تو هم خدارو شکر طعمشو دوست داری 

اینم اولین باری که خواستی سرلاک بخوری

اب خوردن با شیشه رو خیلی دوست داری هرچند که بیشترشو میریزی رو لباست

 

دست دادن رو یاد گرفتی وقتی میگم یکتا دست بده دستتو میاری طرفم فدای دست کپلت بشم

وقتی دمر میخوابونمت برا حرکت خیلی تلاش میکنی و اگه چیزی توجهتو جلب که به زور خودتو بهش میرسونی. یکم میتونی حرکت کنی ولی  اگه یه تکیه گاه داشته باشی میری جلو

الهی شما و بابا مهرداد همیشه شاد و سالم باشید. همه ارزوی من همینه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

aylar
5 دی 94 21:41
سلام خوشحال میشم به من هم سر بزنید و در کانال تلگرام و پیج اینستاگرامم عضو بشید فعالیتم در زمینه ی طراحی تم تولد،بروشور،تقویم و... برای کودکان و بزرگسالان هست در ضمن ارتباط از طریق وبلاگم هم امکان پذیره channel: @aylardesign موفق باشید