نوروز ٩٩ ، در قرنطينه

دختركم
قند عسلم
چقدر منتظر بوديم تا بهار بشه
چقدر لحظه شماري ميكردي تا عيد بياد و بريم داراب
لباس خريدي و اماده كردي براي مراسم محمد
ولي خوب امسال سرنوشت براي همه دنيا داره يطور ديگه رقم ميخوره
از اول اسفند كه اين ويروس منحوس اومده هنوز دست از سر مردم دنيا برنداشته و روز به روز داره ادم هاي بيشتري رو به كام مرگ ميبره
ما هم مثل اكثر مردم دنيا براي قطع زنجيره كرونا نوروز امسال رو در قرنطينه سر كرديم

همه مغازه ها بسته شد
عبور و مرور بين شهرها ممنوع شد
ديد و بازديد ممنوع
تمام اماكن مذهبي بسته شد
حتي مسجد و نمازجمعه
پارك ها تعطيلن
پايگاه هم ورود مهمان ها رو ممنوع كرد
خلاصه كه روزهاي خيلي سختي رو داريم ميگذرونيم
تنها دلخوشيمون حضور مامان جون اينا هست كه با حفظ و رعايت مسائل بهداشتي يه روز در ميون ميريم اونجا
اونا هم به خاطر ما موندن و دلتنگي براي همه فاميل بخ خصوص اقاجون و ماماني داره به شدت بهمون فشار مياره
لحظه تحويل سال ٩٩ ساعت ٧:١٩ صبح بود و ما شب قبلش رفتيم خونه مامان جون خوابيديم
تا سال رو در كنار اونا تحويل كنيم تا كمتر احساس دلتنگي كنيم
اين اولين سالي بود كه تنهايي در كنار هفت سين بوديم
عادت نداشتيم اين مدلي
واسه همين خيلي سخت گذشت عزيزم
البته داراب هم همه قرنطينه بودن و تنها راه ارتباطيمون همين تماس هاي تصويري هستن





كل تعطيلات عيد رو خونه بوديم و شبا فقط يه سر ميرفتيم خونه مامان جون
تمام تلاش همه ما اينه كه اين روزا كمتر به تو فشار بياد از هر راهي براي سرگردم كردنت استفاده ميكنيم
شيريني
اشپزي
بازي
كاردستي
چالش هاي مختلف و خنده دار توي واتس اپ
فيلم
كارتن




تكاليف پيش دبستاني رو برات پرينت كرديم تا حل كني
گاهي با خاله سحر كاراي ايمت رو مرور ميكني


اعياد شعبانيه هم به جاي اينكه داراب باشيم توي جشن عمو خسرو شركت كنيم توي قرنطينه بوديم خونه مامان جون به جشن كوچولو گرفتيم


١٣ بدر امسال رو هم روي پشت بام خونه مامان اينا گذرونديم






اين روزا اكثرا در اين حالت هستيم
امروزم كه دارم برات مينويسم ١٩ فروردين هستو خدا ميدونه اين وضع تا كي ادامه داره