اردو ٩٦/٨/٩
امروز از طرف مدرسه پويش رفتيم اردو بابا هم زحمت كشيد و شما رو ساعت ١٠ اورد . شما هم پابه پاي بچه ها شيطنت و بازي كردي ، قربونت برم كه عاشق اردو شدي . ساعت ٣ رسيديم خونه از خستگي و به خوردن تنقلات زياد بدون ناهار خوردن خوابيدي . خلاصه تجربه خوبي بود برات عشقم
بلز يكي از بچه ها رو برداشته بودي ميزدي و به همه هم دستور ميدادي كه چي بخونن . يبار تولد يبار تاب تاب
يبار هم اهنگ رفت از ماكان بند
تفنگ اب پاش هم برات خريدم پر از اب كردي و افتادي به جون خيس كردن بچه ها اونا هم بيحاره ها حتما بايد جيغ ميزدن وگرنه دعواشون ميكردي
بلز يكي از بچه ها رو برداشته بودي ميزدي و به همه هم دستور ميدادي كه چي بخونن . يبار تولد يبار تاب تاب
يبار هم اهنگ رفت از ماكان بند
تفنگ اب پاش هم برات خريدم پر از اب كردي و افتادي به جون خيس كردن بچه ها اونا هم بيحاره ها حتما بايد جيغ ميزدن وگرنه دعواشون ميكردي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی