یکتایکتا، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

عشق یکتای ما

٩٧/١/٣١

1397/2/3 0:35
نویسنده : فرزانه
244 بازدید
اشتراک گذاری






به چهره‌ی معصوم فرزندم نگاه ميكنم.
گاهي اوقات فراموش مي‌كنم كه چگونه به خداوند التماس ميكردم كه فرزندي سالم به من عطا كند.

گاهي اوقات در اثر خستگي‌هاي روزانه و فشارهاي زندگي، فراموش مي‌كنم كه چه روزها و شب‌هایی به درگاه خداوند اشك مي‌ريختم ، كه فرزندي را كه در شكم دارم سالم به مقصد برساند.

گاهی فراموش مي‌كنم فرشته‌اي که در كنارم دارم؛اگر نبود، همه چيز برايم بي‌مفهوم بود.

فراموش مي‌كنم:
*بيشتر ببينمش،
*بيشتر برايش وقت بگذارم،
*بیشتر از او لذت ببرم تا دنبال ایراد گرفتن از او باشم!
*كمتر سرش فرياد بكشم،
*و كمتر او را مواخذه كنم.

خدايا!
بار ديگر از درگاهت تقاضا مي‌کنم براي بزرگ كردنش و انسان تربيت كردنش، به من صبر بدهی.

خدایا ..
به من نيرو بده تا چون كوهي محكم در كنارش باشم و به من توانايي بده تا با او دوست باشم.
دست ماماني و اقاجون رو گرفتي و كمك ميكني نيوفتن عشق دل من
پسندها (2)

نظرات (2)

مامان سيد امير علي و سيد امير حسينمامان سيد امير علي و سيد امير حسين
3 اردیبهشت 97 8:05
عزيزممحبت.واقعا بايد از اين دوران استفاده كنيم.خدا حفظش كنهآرام
مامان صدرامامان صدرا
12 اردیبهشت 97 9:52
چه متن زیبایی ❤❤ خدا دختر گلتون رو براتون حفظ کنه🤗بغل