سفر تهران. سفری پر از ماجرا
بابایی مامان و خاله نیلو جمعه 22 مرداد رفتن تهران و از اوتجا با دایی مهدی رفتن شمال . بدرقه مامان اینا فرودگاه شیراز که بعدش تو خیلی گریه کردی دوشنبه 25 بابا مهرداد از اداره زنگ زد که یکی از دوستاش که ویلا کرفته بوده نمیخواد بره و پیشنهاد کرد که ما بریم و گفت که مامان جون باباجون چند ساله که تهران و شمال نرفتن فرصت خوبیه که بریم و اونا هم ببریم. خلاصه منم که همیشه اماده سفرم سریع 5 تا بلیط برا همون روز عصر ساعت 4 گرفتم و باباجون اینا هم از داراب حرکت کردن و سریع وسیله ها رو جمع کردیم و با یک ساعت تاخیر هواپیما حدودای ساعت 7 رسیدیم تهران و مستقیم رفتیم خونه عمو پژمان. فرودگاه شیراز ...
نویسنده :
فرزانه
17:49